امیرمحمد امیرمحمد ، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
آندیاآندیا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

امیرمحمد نفس مامان و بابا

حرفای بابا داوود

پسر نازم امیرمحمد بابا داوود امروز می خواد برات یه چیزایی بنویسه. منم کی بوردو در اختیارش می ذارم . ادامه مطلب سلام بابایی . روز اولی که پا به خونه ما گذاشتی همه چیز عوض شد.  شورو صفای خونمون دو چندان شدو زندگیمون از این رو به اون رو شد.  نمی دونی که چقدر دوستت دارم و روزها که سرکارم چقدر دلم هواتو  می کنه. عزیز بابا کاش زودتر بزرگ بشی مرد بشی تا همیشه یارو یاور  و پشتم باشی. عزیزم زندگی ما بدون تو رنگ و بویی نداره و به خاطر  وجود عزیز توست که زیباست. ...
21 مهر 1390

ما مسابقه رو بردیم

امیر نازم سلام روز جهانی کودک یه مسابقه با عنوان بهترین جمله برای کودک خود برگزار شد.منم توی این مسابقه شرکت کردم و شعرت رو فرستادم.امروز در کمال ناباوری وقتی وبلاگت رو بازکردم پیام  تبریک کلی از مامانای خوب رو دیدم و فهمیدم که من هم در این مسابقه برنده شدم. واقعا خوشحال شدم  و فوراً این موضوع رو به بابا داوود خبر دادم.اونم کلی خوشحال شد. عزیزم مبارکت باشه ...
18 مهر 1390

عید فطر مبارک

امیرمحمد نازم فردا عید فطره. یه رمضان دیگه هم با حضور تو گذشت و به پایان رسید.یه مهمونی دیگه هم  تموم شد و توتجربه اش کردی. می دونی امیر توی این شبها و مخصوصاً شبهای پرفیض قدر چی ازخدا  خواستم؟ از خدا خواستم که همشه تو رو برام صحیح و ساالم نگهداره و کمکت کنه که همیشه توراه خدا  قدم برداری. راهی که پراز سعادته و پشیمونی و ناراحتی توش راهی نداره. عزیز دلم امشب بال فرشته ها  گهواره خوابت باشه و انشاء اله همیشه شاهد موفقیت روزافزونت توی زندگی مون باشم. تمام هم و غم  من موفقیت تو و همچنن تربیت دینیه. خدایا کمک کن ا توی این راه خطیری که قدم گذاشتم موفق باشم و  یه روز به لذت به حاصل تلاشم نگاه کنم. امیرمحمد...
11 مهر 1390

کاش.....

کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کرد م ...
11 مهر 1390

امیر در ارگمون

امیر مامان از اونجایی که با داوود به شکارو طبیعت علاقه داره جاهای زیادی تورو برده  اینم بخشی از عکشاشه اینجا جاده بوشهره خیلی خوش گذشت ابنا هم عکسای تلمبه آقای کاووسیه   اینجا قدمگاه نزدیک اقلیده     اینجا ارگمونه اطراف شیرازه اینجا سد درودزنه اینجا باغ جنته ...
6 مهر 1390

امیر خوشتیپ می شود

این عکس رو وقتی می خواستیم بریم عروسی دایی مهدی خونه آقاجون اکبر گرفتی   اینجا می خواستیم بریم عروسی دختر آقای کابلی اینجا خونه دوست داووده(کنگیا)اونم دختر همسایشون کیمیا اینجا عید سال 90 اینجا خونه عمه بشارته انجا هم محضره برای عقد محمدرضا ...
27 شهريور 1390