ما مسابقه رو بردیم
امیر نازم سلام روز جهانی کودک یه مسابقه با عنوان بهترین جمله برای کودک خود برگزار شد.منم توی این مسابقه شرکت کردم و شعرت رو فرستادم.امروز در کمال ناباوری وقتی وبلاگت رو بازکردم پیام تبریک کلی از مامانای خوب رو دیدم و فهمیدم که من هم در این مسابقه برنده شدم. واقعا خوشحال شدم و فوراً این موضوع رو به بابا داوود خبر دادم.اونم کلی خوشحال شد. عزیزم مبارکت باشه ...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
16:50
عید فطر مبارک
امیرمحمد نازم فردا عید فطره. یه رمضان دیگه هم با حضور تو گذشت و به پایان رسید.یه مهمونی دیگه هم تموم شد و توتجربه اش کردی. می دونی امیر توی این شبها و مخصوصاً شبهای پرفیض قدر چی ازخدا خواستم؟ از خدا خواستم که همشه تو رو برام صحیح و ساالم نگهداره و کمکت کنه که همیشه توراه خدا قدم برداری. راهی که پراز سعادته و پشیمونی و ناراحتی توش راهی نداره. عزیز دلم امشب بال فرشته ها گهواره خوابت باشه و انشاء اله همیشه شاهد موفقیت روزافزونت توی زندگی مون باشم. تمام هم و غم من موفقیت تو و همچنن تربیت دینیه. خدایا کمک کن ا توی این راه خطیری که قدم گذاشتم موفق باشم و یه روز به لذت به حاصل تلاشم نگاه کنم. امیرمحمد...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
20:49
کاش.....
کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کرد م ...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
16:48
امیر در ارگمون
امیر مامان از اونجایی که با داوود به شکارو طبیعت علاقه داره جاهای زیادی تورو برده اینم بخشی از عکشاشه اینجا جاده بوشهره خیلی خوش گذشت ابنا هم عکسای تلمبه آقای کاووسیه اینجا قدمگاه نزدیک اقلیده اینجا ارگمونه اطراف شیرازه اینجا سد درودزنه اینجا باغ جنته ...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
20:43
امیر وقتی نی نی بود
امیر مامان وقتی نی نی بودی مثل عروسک بودی. البته الانم هستی. الهی قربونت برم ...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
20:27
امیر جلو جلو به مدرسه می رود
چندروز پیشا مامان جون رفته بود یزد. از اونجا برات یک کیف سوغاتی آورد و منم چند تا عکس با اون کیف ازت گرفتم.مامان جون ممنون ...
نویسنده :
مرجان سیرماویان
11:20